بزرگ میشی و دیگه برات مهم نیست اگه داداش یا خواهرِ کوچیکت لباساتو بپوشن و از وسایلت استفاده کنن؛ حتی خودت بهش پیشنهاد میدی که اگه خونه نبودم و لباس خواستی برو از کمدم بردار؛ چون میفهمی ارزشِ لبخندِ برادر و خواهرت از اهمیتِ نو موندنِ لباسات بیشتره.
بزرگ میشی و میفهمی سر مسائلی با پدر و مادرت بد رفتار کردی و دل شکوندی که الان حتی یادت نمیاد چیا بودن. بزرگ میشی و به جایی میرسی که شاهدِ پیشرفت و پروازِ خانواده و دوستات بودن دیگه حسادت و حسرت نمیاره برات و فقط از عمقِ دل خوشحالت میکنه. بزرگ میشی و زمان، ارزشِ واقعیِ خیلی چیزا رو بهت نشون میده اما حیف، که نمیشه به عقب برگشت و اشتباهات گذشته رو اصلاح کرد.
نوید خوشنام
- ۰۳/۱۲/۲۵